اميرعباساميرعباس، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره

عسل مامان نفس بابا

بدون عنوان

بقیه هم زحمت کش کشیده بودند و به تو پول دادند مامان بزرگها و عمه ها و دخترعمه فرشته واقعا دست همشون درد نکنه اینم یه عکس از باباجون که تو رو خیلی خیلی دوست داره تو هم هرجا اون میره دوست داری باهاش بری مخصوصا مسجد که میگی بریم الله ...
20 شهريور 1392

نانازی

سلام عسل مامان خیلی وقت به سایتت سر نزدم الان میخوام کلی دربارت حرف بزنم این روزا دیگه خیلی بزرگ شدی و قد کشیدی خلاصه حسابی برا خودت مرد شدی دیگه کامل حرف میزنی و خیلی هم باهوشی امروز پیش بابات هستی وقتی بهت زنگ میزنم میگی مامانی بیا کجایی بیا خونه راستی جمعه تولدته میخوام برات تولد بگیرم اگه مرخصی بابا درست بشه .تو خیلی دوست داری همش خونه مامان جون باشی به زور تو رو خونه میارم خاله سعیده رو خیلی دوست داری و بهش میگی تاله .عاشق برنامه عموپورنگ هستی .
28 خرداد 1392

سال 1392 مبارک

امیر مامانی عیدت مبارک امسال هم مثل سالهای پیش سال تحویل خونه مامان بزرگ (مامان بابایی)بودیم با عمو احمد و زن عمو منیژه و عمه طیبه و شوهرش که عید اولی بود که با هم بودند تحویل سال ساعت ١٤و٣١دقیقه و ٥٦ ثانیه روز چهارشنبه ٣٠اسفند و سال مار
5 فروردين 1392