عسل مامان نفس بابا

معلم کلاس اولت سرکار خانم محمدی بودن که بسیار دلسوز و باسلیقه بودن .برای هر حرفی که بهتون یاد دادن یه وسیله ای میبردین.     ...

عاشق برفی .تا برف میاد میخوای بری بیرون و برف بازی کنی ...

امامزاده جعفر حسینیه گازرگاه-عاشورا ...

باورم نمیشه که میری کلاس اول چه زود بزرگ شدی اینجا کنار حسین پسر همسایه نشستی .معلمت هم سرکارخانم محمدی هستن دبستان محمدطاهری ...

این عکسه مربوط میشه به عروسی عمواحمد95/07/10   ...

95/6/25هتل صفائیه-عروسی رضا پسر دایی مامان ...

...

یه عکسی که میدونم بعدش میشه خاطره قشنگ عکس تو با پرنیا در حین بازی موقعی که دسته جمعی همه رفته بودیم روستای زردین زن عمو ریحانه ...

دیگه داری کم کم مرد میشی 31خرداد95 همزمان شد با شب 15 رمضان تولد امام حسن مجتبی برا همین من تصمیم گفتم همون شب برات تولد بگیرم و مهمونامونم فقط خانواده باباجون و دایی بودن .کم بودیم ولی خیلی خوش گذشت اینم عکساش کادوها هم :مامان جون و باباجون بازی سگا دایی و زن دایی ساعت و آمبولانس خاله لوازم التحریر از نوع مارک دارش و مامانی و بابایی دو تا لباس با کفش از اونجایی که عاشق فوتبالی کیک تولدتو به شکل توپ فوتبال سفارش دادیم. عزیز مامان ایشالله 120 سالگیتو جشن بگیریم.   ...

تو این مسافرتایی که با هم داشتیم سفر به یاسوج یکی از خاطره انگیزترین مسافرتمان بود که خیلی خیلی خوش گذشت.چقدر آب  و هوای خوبی داشت و مناطق تفریحی زیاد اینم یه سری از عکسات تنگ براق چشمه می شی سی سخت جاده سی سخت آبشار مارگون تنگ تامرادی تنگ مهریان ...