اميرعباساميرعباس، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره

عسل مامان نفس بابا

کوچولوها

عزیز مامان تو عاشق نی نی کوچولوها هستی مخصوصا سحر خانم دختر عمه طیبه که تازه ه دنیا اومده هر رو روز دلت میخواد بری خونه مادرجون و سحر خانم ببینی اینم سحر خانم اینم عکس تو با آقا امید پسر عمو حمید ماشاله بهش ...
1 آذر 1396

سفر به همدان مرداد96

سلام.پسر گل مامان الان که دارم این مطلب مینویسم تو خونه مامان جونی .حالا دیگه بزرگ شدی و کمتر خونه مامان جون میری مخصوصا الان که نی نی عمه طیبه دنیا اومده همش دوست داری بری اونجا .تازه بعدازظهرهای روزای زوج کلاس فوتبال داری تو هم که عاشق فوتبال .مرداد امسال از اونجایی که همه از دیدنیهای شهر همدان تعریف میکردن تصمیم گرفتین یه سفر اونجا بریم خداییش خیلی خوش گذشت یعنی یکی از بهترین مسافرتهای سه نفرمون بود . آبشار نیاسر کاشان قم   ...
15 شهريور 1396

تولد 7 سالگی

عزیز مامان تولد 7 سالگیت با خانواده مامانی در رستوران شبستان برگزار کردیم خداییش جای دنج و خوبی بود و خیلی خوش گذشت . کادوی مامان جون و باباجون:60هزارتومان پول خاله:ارگ دایی و زندایی:لباس و ماشین خودمون هم کفش کتونی تولدت مبارک ...
31 تير 1396

عقد خاله

روز 96/01/17عقد کنون خاله بود از اونجا هم که شما خیلی آرایش کردن دوست دارین به همراه من به آرایشگاه اومدین اینم یه سری از عکسهاتون ایشاله عروسی خودت ...
29 فروردين 1396

نوروز 96

سال تحویل ساعت 13و 58دقیقه و 40 ثانیه بود سال خروس .روز دوشنبه مامان جون اینا خونه ما دعوت بودن بابایی هم سر کار بود شبش رفتیم خونه مادر جون و فردا صبح به سمت بافق حرکت کردیم کویرنوردی در صادق آباد بافق خونه عمه ناهید سیزده بدر در سیزه های نزدیک خونه مامان جون   ...
20 فروردين 1396

خاطرات کلاس اول

معلم کلاس اولت سرکار خانم محمدی بودن که بسیار دلسوز و باسلیقه بودن .برای هر حرفی که بهتون یاد دادن یه وسیله ای میبردین.     ...
25 اسفند 1395