عسل مامان نفس بابا

یه عکسی که میدونم بعدش میشه خاطره قشنگ عکس تو با پرنیا در حین بازی موقعی که دسته جمعی همه رفته بودیم روستای زردین زن عمو ریحانه ...

دیگه داری کم کم مرد میشی 31خرداد95 همزمان شد با شب 15 رمضان تولد امام حسن مجتبی برا همین من تصمیم گفتم همون شب برات تولد بگیرم و مهمونامونم فقط خانواده باباجون و دایی بودن .کم بودیم ولی خیلی خوش گذشت اینم عکساش کادوها هم :مامان جون و باباجون بازی سگا دایی و زن دایی ساعت و آمبولانس خاله لوازم التحریر از نوع مارک دارش و مامانی و بابایی دو تا لباس با کفش از اونجایی که عاشق فوتبالی کیک تولدتو به شکل توپ فوتبال سفارش دادیم. عزیز مامان ایشالله 120 سالگیتو جشن بگیریم.   ...

تو این مسافرتایی که با هم داشتیم سفر به یاسوج یکی از خاطره انگیزترین مسافرتمان بود که خیلی خیلی خوش گذشت.چقدر آب  و هوای خوبی داشت و مناطق تفریحی زیاد اینم یه سری از عکسات تنگ براق چشمه می شی سی سخت جاده سی سخت آبشار مارگون تنگ تامرادی تنگ مهریان ...

یکی از سرگرمیای تو تو فصل گرما آبتنی کردن تو حوض خونه مامان جونته .خیلیم این کارو دوست داری این کار هر ساله توست.     ...

درسته هنوز تابستان نیومده ولی بهار یزد چیزی کم از تابستان نداره باید زد به دل طبیعت که متاسفانه یزد طبیعتی نداره ولی یکی از طبیعتای ناچیز ش چشمه تامهر شه که یه روز سه تایی رفتیم اینم از عکساش   ...

روز شنبه 95/03/01جشن اتمام پیش دبستانی تو بود .سالن رسولیان میدان همافر بخاطر اینکه از عکس انداختن بدت میاد همش مسخره بازی در میاری . در من پرنیا جونم با خاله فریباش هم به جشن تو اومده بودن. این عکس و فقط بخاطر این گذاشتم که ببینی برای اینکه صف جلو بایستی همه رو کنار میزدی اینم عکس تو با خانم جهادی فر مربی تو اینم یه عکس با عمو خندان جایزه تو هم حروف الفبای آهنی بود. ...

خوشکل مامان از اونجایی که به فوتبال خیلی علاقه داری موضوعات نقاشی هم که انتخاب میکنی همش مربوط به فوتبال یه چیزی شبیه اینها ...

یه روز با مامان جون اینا رفتیم مهریز و بعدازظهرش رفتیم کوه ریگ .خیلی از اونجا خوشت اومده بود و هیچ جوری از اونجا دل نمیکندی فدای این شکلک دراوردنات   ...

  این کاردستی اولین کادوی تو بود به بابایی به مناسبت روز پدر اینم دومین کادوی روز پدر از طرف تو به بابایی خونه مامان جون به مناسبت روز پدر یه جشن مختصر به مناسبت روز پدر برای باباجون گرفتیم .در ضمن روز قبلش من کادوی تو و بابایی که هر دو شلوارک بود رو بهتون دادم .مبارکت باشه عسلکم .همینی که الان تو عکس پوشیدی ...